نامه دوم-دور همی

سلام دخترکم

دنیا هر روز داره تغییر میکنه

هر روز این تغییرات داره سریع تر میشه

اگه زمانی اصحاب کهف(بعدا داستانشون رو برات میگم) بعد از 300 سال خواب یه عالمه نغییرات رو میدیدن ولی تو ایم دوره و زمونه توی چند ماه این تغییرات اتفاق میفته

شاید وقتی داری یان نامه رو میخونی سرعت تغییرات به چند روز یا چند ساعت رسیده باشه

اصل مطلب یادم نره

دیشب خونه مامانی بودیم(مامان مامانتون)

ولیمه داشتن.آخه جمعه از کربلا اومد.با اون یکی مامانیت رفته بودن

خونه پر از مهمون بود.شام هم جوجه داشتن.

عزیزم نترس اسمش جوجه است ولی از مرغ درست میشه!!!!

قبلا که ما بچه بودیم این دور همی ها خیلی زیاد بود

هر هفته 5 شنبه ها خونه یکی مهمون بودیم یا یکی خونه مون مهمون بود

با بچه ها کلی میزدیم تو سر و کله هم

بعد از مدتی یه سری از اقوام از لیست خارج شدن و محدود به عمه و خاله و دایی شد

نه اینکه با بقیه مشکلی داشته باشیما.بهانه مشکلات زندگی و کار بود و وقت

الان هم این دایره رسیده به خواهر و برادر

عمه و خاله و دایی شده سالی یکی دوبار

میترسم از روزی که شما این رو هم از دست بدید

دخترم اگه اینو از دست بدی خیلی چیزا رو از دست دادی

سعی کن دورهمی رو داشته باشید

این کنار هم بودنا آدم رو به زندگی دلگرم میکنه

خیلی لذت بخشه

اجازه نده مشکلات و کار،رندگی کردن رو ازت بگیره


نظرات 1 + ارسال نظر
کیانا چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 07:24 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد