نامه دوازدهم-شروع دوباره

سلام دخترم

دخترم اینکه آدم تو زندگیش روی حرفی که میزنه وایسته خیلی مهمه

منم قرار بود اینجا از تو بنویسم

از خودم و خودت و مامانت بنویسم

از اینکه چه روزهایی رو با هم داشتیم

ولی خب یه چند ماهی بدقولی کردم

الان هرچی واسه این تاخیر بگم میشه عذر بدتر از گناه

ولی سعی میکنم از امروز بیشتر بنویسم

این 6 ماه و بودن تو خیلی خوب بود

البته سختی هم داشت

تا یاد بگیریم چجوری مراقبت باشیم و اینکه هرگریه دلیل خاص خودش رو داره یکم طول کشید

سرما هم خوردی که حسابی سخت بود

مامانت خیلی بیشتر اذیت شد

فکر کنم 1 هفته ای نخوابید

1 هفته ای که مریض بودی اصلا نخندیدی

نمیدونی چقدر سخت بود دیدن چهره غمگینت

ولی خدا رو شکر که الان خوب و سرحالی

فعلا همین گزارش کوتاه رو قبول کن

تا بعد

نظرات 3 + ارسال نظر
هاله بانو شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:14 ق.ظ http://halehsaadeghi.blogsky.com

ای امان از این باباهای بد قول ...

کارِ ِخوب یکشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:23 ب.ظ http://kare-khoob.blogfa.com

آیا از خانه تکانی خسته اید؟
آیا از شنیدن صدای مکرر دستمال روی دیوار جانتان به لبتان رسیده؟

آیا سیم مودم وایرلستان در اثر خانه تکانی مثل مودم ما لنگ شده؟

ایا همه ی پول هایتان خرج خرید وایتکس و پودر شده و پولی برای خرید لباس ندارید؟

آیا بیکارید؟

نگران نباشید.برای شما عیدی ویژه ای داریم.کافی است روی کلمه "وب سایت" پایین کامنت کلیک نموده و در مسابقه ما شرکت کنید.

نورا جمعه 8 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:39 ب.ظ

خیلی خوشحالم که دوباره مینویسید کوروش خان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد